ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 73   آذر ماه 1390
 

 
 

 
 
   شماره 73   آذر ماه 1390


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
روايتي از زنان دوره رضا‌خان

فرحناز حسام
حدود نيمي از افراد جامعه‌ي ما را زنان تشكيل مي‌دهند. اين نيروي اجتماعي همواره مانند نيمه‌ي پنهان جامعه‌ در فرايندهاي اجتماعي و سياسي عمل كرده است؛ اما همواره مردان در متن و زنان در حاشيه مانده‌اند و هرگاه در فراز و نشيب‌ها و بحران‌هاي اجتماعي فرصتي يافته‌اند، ‌به ميان آمده‌اند. نقش اجتماعي زنان،‌ در تاريخ معاصر ايران اگر چه نسبت به دوره‌هاي پيش از آن‌، جدّي‌تر تلقي شده؛ اما باز هم نقشي در حاشيه است. زنان،‌ جريان‌ساز و تداوم‌بخش جنبش اجتماعي و سياسي مؤثري نبوده‌اند. حداكثر حيطه‌‌هايي كه به آن وارد شده‌اند،‌ حيطه‌هاي فرهنگي و اجتماعي است. در عرصه‌هاي سياسي و چالش با قدرت‌ها، حضوري توده‌اي داشته‌اند كه آن هم در مواقع نادري خود را نشان داده است. دو عامل فرهنگ عمومي و استبداد تاريخي در به انزوا كشاندن و بي‌تأثير ساختن زنان در عرصه‌ي اجتماع، به موازات هم عمل كرده‌اند. پاي‌بندي به سنت‌ها، همراه با حكومت‌هاي خودكامه‌ي‌ مردسالار،‌ مانع از مشاركت‌هاي زنان در امور اجتماعي و سياسي شده است. اگر چه در نهضت مشروطه، فضاي اجتماعي با ورود انديشه‌ها و ايده‌هاي جديد تغيير مي‌كند و ذهنيت فرهنگي مردان و زنان تأثير تجربه‌ها و واقعيات اجتماعي تمدن‌هاي ديگر و جوامع اروپايي، متحول مي‌شود، اما عامل مهم، در تغيير پايگاه اجتماعي و فرهنگي زنان در ايران مؤثر مي‌شود كه آن عبارت است از آموزش.
انقلاب مشروطه، ورود به دوران جديدي از حيات تاريخي را پايه‌ريزي كرد. در آن دوره، گروه‌هاي اجتماعي، طبقاتي و جنسي با موضوعاتي چون آزادي، برابري، قانون و حقوق انساني آشنايي يافته، علم و عمل خود را براي به دست آوردن آن‌ها به كار گرفتند. اين نهضت حتي باعث بيداري اجتماعي زنان شد كه تا آن دوره،‌ فاقد حقوق سياسي و اجتماعي و امتيازهاي فرهنگي بودند.
اولين بارقه‌هاي توجه به زنان را در ادبيات مشروطه مي‌توان يافت. روزنامه‌ها و كتاب‌هايي كه در اين دوره منتشر شد، مجموعه‌اي از خواست‌هاي ترقي‌خواهانه‌ي نويسندگان را در زمينه‌هاي اجتماعي، مذهبي و علمي نمايان مي‌ساخت و اين نتيجه‌ي نگرش تازه‌ي مردم و جامعه، نسبت به زنان بود. سال‌هاي نخستين پس از انقلاب مشروطه، دوره‌اي است كه در آن، هر گروه اجتماعي و حتي زنان در جست‌و‌جوي هويت و امنيت برآمده‌اند.
با آغاز سلطنت سلسله‌ي پهلوي، در زندگي فردي و اجتماعي زنان ايران وقايع و حوادث دگرگون‌كننده،‌ اتفاق افتاد. در عصر پهلوي، بحران حقوق زن، كه مكتوم و نهفته بود،‌ در شكل‌هاي خشونت‌آميز جلوه كرد. در اين عصر بود كه تجددگرايي و سنت‌طلبي، حول محور حقوق زن،‌ براي نخستين بار در تقابل آشكار با يكديگر قرار گرفتند. از اين دوره به بعد نقش زن، به تدريج در جامعه اهميت يافته، تصميم‌هاي جدّي براي او گرفته مي‌شود.
واقعه‌ي كشف حجاب، مهم‌ترين بهانه براي قلم فرسايي و نقد و تحليل و تفسير درباره‌ي زنان بوده است. موضوع رفع حجاب زنان در 1314 ه‍. ش، بحران حقوق زن در جامعه‌ي ايران را بر ملا ساخت. پس از اين واقعه،‌ موجي از تحليل‌ها پيرامون نقش زن و آثار اجتماعي بودن يا نبودن حجاب زنان در جامعه پديدار شد. در برخي از آثار و نوشته‌ها، كه به طور عمده توسط نوگرايان و وابستگان حكومت نوشته مي‌شد، با تجليل از چنين روي‌دادي،‌ آن را نشانه‌اي از احياي حقوق زن دانستند؛ ولي در آثار علماي ديني و منتقدان اجتماعي، اين واقعه تجاوز به حريم زنان و پايمال كردن حقوق انساني آن‌ها شمرده مي‌شود.
به اين ترتيب، دو اتفاق مهم در زندگي اجتماعي زنان در عصر رضا‌شاه روي مي‌دهد: يكي‌ پديده‌ي آموزش زنان است كه پيامد ناخواسته‌ي آن، ايجاد ظرفيت‌هاي اعتراض و انتقاد در ميان زنان است و دوم،‌ تصميم حكومت درباره‌ي نوع پوشش آن‌هاست كه در واقع تجاوز به حريم خصوصي و عادات فرهنگي و ديني آن‌ها تلقي مي‌شود. دو فرايند هم‌زمان؛ از يك سو رشد دادن به زنان و از سويي سركوب اجتماعي آن‌ها، در دوره‌ي واحد تاريخي انجام مي‌شود. اين دو طرح،‌ جنبشي به نيروي اجتماعي زنان داده و حيات منفعل و خاموش زنان را كه در طول قرن‌ها در جامعه‌ي ايران تداوم داشته است،‌ به جرياني پويا و ملتهب تبديل مي‌سازد.
گرچه در دوره‌ي رضاشاه يك نيرويي تحصيل‌كرده از جنس زن در ايران تربيت شد؛ اما با وجود همه‌ي اين‌ها، در همين دوره، قوانين انتخاباتي، زنان را مانند صغار و مجانين در رأي دادن و انتخاب شدن منع كرده بود. اين نكات نشان مي‌دهد،‌ تصميماتي كه درباره‌ي زنان گرفته شد فاقد فلسفه‌ي اجتماعي منسجم و انديشيده،‌ بوده است. اين سياست‌هاي ضد و نقيض،‌ تعادل تاريخي جامعه‌ي زنان را به هم ريخته، در عين حال تعادل و وضعيت ساخت‌مندي نيز به آن‌ها نمي‌بخشيد.
به دليل سركوب‌هاي سياسي و ناكامي‌هاي حقوقي، زنان نتوانستند جنبش‌هاي خودجوش و مقاومت‌هاي مدني گسترده‌اي در مقابل اقدامات رضاشاهي نشان دهند. دادن فرصت‌هاي تحصيل، مخصوصاً در سطوح عالي به زنان، اين نيروي اجتماعي را در دهه‌هاي بعد، فعال كرد. زنان تحصيل‌كرده به مرور به زنان شاغل تبديل شدند. آموزش باعث شد زنان آرام‌آرام، تعليم سياسي و فرهنگي ببينند و فعاليت و مشاركت خود را در ميان ساير نيروهاي اجتماعي تثبيت كنند.
ماه‌ها قبل از رفع حجاب و بعد از آن، مطبوعات ايران مقالات متعددي درباره‌ي آزادي زنان مي‌نوشتند و دستورالعمل‌هايي براي طرز لباس پوشيدن، مدل لباس،‌ آرايش موي سر و امثال آن درج مي‌كردند. همه روزه تصاويري از زنان دانشجو، هنرپيشه،‌ ستاره‌هاي فيلم، زنان خلبان و ورزشكار اروپايي،‌ در روزنامه‌هاي داخلي منعكس مي‌شد. اين تبليغات نه تنها تأثيري عميق در تغيير زندگي اجتماعي زنان نداشت، بلكه تنها آن‌ها را به سمت و سوي غرب‌زدگي سوق مي‌داد. تنها اثر اقدامات رضا شاهي نسبت به زنان كه به سرعت خود را نشان داد، ورود زنان به مشاغل پايين اداري بود.
حال آنكه زنان در جريان مشروطه نشان دادند كه استعداد فعاليت در امور اجتماعي را دارند. اجتماع زنان در اطراف مظفرالدين‌شاه براي بازگشت علما به تهران نشان از حساسيت زنان ايران در مسايل اجتماعي ـ ديني داشت.
اقدامات سطحي رضاشاه در تجدد زن ايراني،‌ جز انهدام كانون خانواده و رواج فساد چيزي را در بر نداشت.
براي نمونه، در حوزه‌ي ازدواج و خويشاوندي «عادت صيغه گرفتن كه طبق آئين شيعه مجاز است، بسيار محدود شد و داشتن چند زن، بسيار مشكل گرديد. پيامد چنين طرحي آن بود كه شمار زنان شوهردار تقليل يافت؛ ولي بر شمار فواحش زنان ايراني افزوده گشت.»
بسياري از سياست‌هايي كه درباره‌ي زنان به اجرا درآمد، بدون در نظر گرفتن ساختار اجتماعي و بافت فرهنگي بود كه نتايج پرهزينه‌اي براي كل جامعه در پي داشت. برخي از اقدامات اصلاحي و تجددخواهانه‌ي رضاشاه با اقتباس از مصطفي كمال پاشا و امان‌الله، پادشاه كشور افغانستان،‌ صورت گرفت. گرچه در ميزان موفقيت آن‌ها نيز بايد تأمل كرد؛ اما چون اين اقتباس‌ها سطحي و روبنايي بود،‌ دوام چنداني نياورد. اين پرسشي تاريخي است كه چگونه مي‌شد همراه با ارتقاي سطح فرهنگ زنان و تغيير ذهنيت جامعه درباره‌ي نقش زن، ساختارهاي حقوقي و قانون‌‌هاي زنان را مترقي و مدرن ساخت.
در چنين وضعيتي،‌ مناسبات حكومت رضا‌شاه با زنان، مناسباتي قاعده‌مند نيست. در برابر رضاشاه، انجمن يا تشكل خود‌آگاهي از زنان دفاع نمي‌كند. وقتي اوراق تاريخي را جست و جو مي‌كنيم،‌ حتي در ماجراي كشف حجاب كه مستقيم به سرنوشت اجتماعي زنان مربوط مي‌شود، ابتدا مردان معترض مي‌شوند. آن چه در زنان، آن هم به پيروي از مردان،‌ حس مقاومت برمي‌انگيزد، تنها شعور مذهبي و شور ديني آن‌ها است كه در مقابل سياست رفع حجاب رضاشاهي، قرار مي‌گيرد. در حالي كه مقدم بر همه‌ي اين‌ها بايد براي زنان، اين پرسش مطرح بوده باشد كه اصولاً چرا و چگونه است كه حكومتي به خود اجازه مي‌دهد در مقابل خصوصي‌ترين و شخصي‌ترين رفتارهاي زنان تصميم بگيرد. چگونه است كه حكومت آن‌قدر قدرت مي‌يابد كه مي‌‌تواند نوع پوشش زنان را تعيين نمايد. بنابراين حتي در مقابل موضوع حجاب، كه مهم‌ترين تعرض به اين نيروي اجتماعي است، زنان ايران بي‌دفاع‌اند.
گرچه در دوره‌ي رضاشاه زنان به دانشگاه و دانش‌سرا و دبيرستان فرستاده شده، مشغول به كار مي‌شوند،‌ ولي در همه حال اين خط سيري است كه از سوي حاكمان كشيده،‌ نقطه‌گذاري شده است و محصول مطالبات آگاهانه و تدريجي زنان نيست.
اقدامات تجددگرايانه‌ي حكومت رضا‌شاه، بدون پشتوانه‌هاي نظري و فرهنگي است. اين اقدامات گاهي تنها در صدد اخذ ظاهر و نمادهاي فرهنگ غربي خلاصه مي‌شود. چنين اقتباس‌هايي نه تنها در ايران،‌ بلكه در ساير كشورهاي توسعه نيافته نيز ثمرات توسعه پايداري نداشته است.
امان‌الله، پادشاه افغانستان؛ مصطفي كمال پاشا، حاكم ترك؛ رضا شاه، شاه ايران، هر سه با تعجيل، سياست مدرن‌سازي جامعه را، از ظواهر و پوشش زنان آغاز كردند. امان‌الله، شاه افغانستان، پس از سفري به اروپا، در سال 1306 ه‍. ش از طريق ايران به كشورش بازگشت. در همان روز ورود به پايتخت، اعلام كرد كه زنان بايد بدون حجاب باشند. بي‌پروايي او نيز در كشور افغانستان، موجب قيام عمومي شد. به طوري كه امان‌الله ناچار به استعفا و ترك كشور گرديد. به دنبال او مصطفي كمال پاشا نيز به تغيير لباس و كشف حجاب اقدام كرد؛ اما او هم با مقاومت‌هايي روبه‌رو شد. رضاشاه نيز اقدامات خود را پس از سفري به تركيه شروع كرد.
«نخستين گام فرهنگي ـ سياسي مهم دوره‌ي فروغي، برنامه‌ي مسافرت نسبتاً طولاني رضا شاه به تركيه و ديدار با آتاتورك بود. اين مسافرت كه اولين و آخرين سفر خارجي رضاشاه محسوب مي‌شد، در خرداد 1313 ه‍. ش انجام شد. اهميت سفر تركيه را در بازتاب‌ها و تأثيرات آن در سياست‌هاي فرهنگي دولت رضا‌شاه مي‌توان دريافت. اموري چون تأسيس دانشگاه، فرهنگستان، كشف حجاب و اجباري‌كردن كلاه. »
به هر ترتيب، با اصلاحاتي كه از بالا و از سوي مقامات حكومتي و نه از بطن جامعه، به زنان و كل جامعه تحميل شد، به تدريج در جامعه‌ي زنان تغييراتي رخ داد كه به تشكيل گروه‌ها و جمعيت‌هاي بانوان انجاميد. در اين دروان، كم‌كم، نشريات خاص بانوان نيز ايجاد مي‌شود.
«يكي از مهم‌ترين مجامعي كه پس از واقعه‌ي كشف حجاب پديد آمد، كانون بانوان تهران بود كه افرادي چون هاجر تربيت و صديقه دولت‌آبادي در آن عضويت يافتند. كانون بانوان به رياست شمس‌ پهلوي و تحت نظارت وزارت معارف تأسيس شد. به مرور،‌ نشريات خاص بانوان انتشار يافت. اولين زني كه پيش‌رو تجدد و نهضت زنان شد، محترم اسكندري بود كه در سال 1299 ه‍. ش جمعيت نسوان وطن‌خواه ايران را تشكيل داده بود و مجله‌اي به نام نسوان وطن‌خواه به وجود آورده بود كه هدف آن طبق اساس‌نامه، حفظ شعائر و قوانين اسلام و سعي در تهذيب و تربيت دختران بود. پس از وي، مستوره افشار كه اداره‌ي جمعيت نسوان را به عهده گرفت، در سال 1309 ه‍. ش جمعيتي به نام اناثيه شير و خورشيد سرخ، تحت سرپرستي ملكه پهلوي تأسيس كرد.»
اين نكته جالب توجه است كه، اولين كانون‌ها و جمعيت‌هاي زنان از سوي افراد با نفوذ حكومتي تأسيس شده، يا با نظارت آن‌ها فعاليت مي‌كند. اين مجامع با حمايت و هدايت حكومت ايجاد شده، بديهي است كه مانند نيروي مدني، در مقابل سياست‌ها و تصميمات حكومتي مقاومتي نشان نمي‌دهند. در صورتي كه اين نهادها و جمعيت‌هاي زنان به طور مستقيم و از سوي افرادي خارج از نهادهاي رسمي حكومتي، قدرت مي‌گرفتند،‌ مي‌توانستند واكنش‌هاي اعتراض آميز خود را نمايان سازند. در واقع، اين پيشرفت‌ها، بيشتر زنان طبقات بالا را در برگرفت. زنان طبقات بالا، ‌اين فرصت را يافتند كه در عرصه‌هاي شغلي و مديريتي وارد شوند. حتي سازمان‌هاي زنان از سوي زنان رده‌هاي بالاي حكومتي تشكيل شد. از سازمان‌هايي كه زير نفوذ خواهر يا مادر شاه اداره مي‌شد،‌ غير از هم‌راهي، هم‌دلي و حمايت برنامه‌هاي دولت، نمي‌توان انتظار داشت. گرچه زنان از قشرهاي مختلف وارد حوزه‌هاي آموزشي و آموزش عالي مي‌شدند؛ اما هنوز تا تشكيل هسته‌هاي خودآگاه و هدفمند سياسي و اجتماعي،‌ راه طولاني در پيش داشتند.

منبع:دولت و نيروهاي اجتماعي در عصر پهلوي اول، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص 140 تا 148.

این مطلب تاکنون 5654 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir