ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 5   مردادماه 1385
 

 
 

 
 
   شماره 5   مردادماه 1385


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
گزارش اولين نشست سران ساواك و موساد

اولين جلسه مشترك نمايندگان ساواك ايران و موساد اسرائيل، در مرداد 1339 چهار سال پس از تأسيس ساواك برگزار شد. نظر به اهميت اين نشست و مصوبات آن و تلاشي كه رژيم صهيونيستي براي استفاده از توان امنيتي ايران براي مقابله با رژيم جمال عبدالناصر در مصر به كار بسته بود، گزارش نتيجه مكتوب اين جلسه را به نقل از اسناد ساواك كه عيناً در كتاب «ساواك و دستگاه اطلاعاتي اسرائيل» نوشته عبدالرحمان احمدي به چاپ رسيده است مي‌آوريم.
اسرائيل به عنوان رژيمي جعلي و غاصب، هميشه از خشم انقلابي و قيام بر حق مردم مسلمان و مظلوم منطقه در هراس بود؛ لذا بيش از هر چيز، سران صهيوني در پي اتحاد و ايجاد ارتباط با سران كشورهاي منطقه بودند. بنابراين، تقويت و اتخاذ راه‌كارهاي جديد در سياست خارجي از بدو غصب سرزمين‌هاي اشغالي، از اولويت‌ خاصي برخوردار بود.
پس از جنگ سوئز در سال 1335 (1956 م)، ضرورت ايجاد ارتباط و گسترش آن با كشورهاي منطقه، بيش از پيش از سوي رژيم صهيونيستي احساس شد. بدين ترتيب شيوه‌اي جديد براي ايجاد روابط با كشورهاي غير عرب منطقه خاورميانه در امر سياست خارجي اسرائيل مطرح و پايه‌ريزي شد:
«... در سالهاي دشوار پس از جنگ آبراه سوئز، اسرائيل كوشيد تا سياست خارجي خود را بگونه‌اي تنظيم كند كه ثمرة پيروزي نظامي خود را بر مصر درو كند. سياست مقاماي تل‌آويو آن بود كه با ايجاد روابط با كشورهاي غير عرب حاشيه‌هاي خاورميانه، كه شديداً نگران گسترش ناصريم و كمونيسم بودند، 1 اسرائيل را از انزواي منطقه‌اي به درآورند. ايسرهارل، رئيس موساد سهم مهمي را در اين استراتژي نوآورانه،‌يعني توسعه و پيشبرد نقش اسرائيل در ديپلماسي نهاني داشت...» 2
از سويي، سران بسياري از كشورهاي منطقه، بنا به دلايل مختلفي، از ارتباط آشكار با اسرائيل در هراس و وحشت به سر مي‌بردند. لذا پيش از هر چيز، غير آشكار بودن روابط ـ حداقل در قدم‌هاي اوليه ـ مد نظر سران كشورهاي منطقه بود. بر اين اساس، بخش سازمان اطلاعات اسرائيل كه عمليات نهاني را انجام مي‌داد، در اين زمينه نيز فعاليت خود را از سر گرفت و در كنار وزارت امور خارجه خود را مطرح كرد:
«... براي انجام اين نقش، [توسعه و پيشبرد نقش اسرائيل در ديپلماسي نهاني و ايجاد ارتباط با كشورهاي منطقه خاورميانه] موساد در اوايل 1958 [1337] بخش روابط خارجي را پديد آورد. رياست اين بخش به عهدة يعاكف [يعقوب] كاروز، مرد توانمندي كه از زمان انتقال از شين‌بت در سال 1954 [1333] در پاريس مستقر شده بود، واگذار شد. ديري نپاييد كه اين بخش جزء بي‌همتايي از سازمان اطلاعات اسرائيل شده و موازي با كار سري وزارت خارجه در راستاي ايجاد و حفظ روابط با كشورهايي كه نمي‌توانستند يا نمي‌خواستند روابط رسمي با اسرائيل برقرار كنند، به خدمت پرداخت...» 3
ايران، به عنوان «گوهر تابناك»4 در زمينه ارتباط با اسرائيل، مورد توجه خاص سران تل‌آويو بود. اگر چه رژيم شاهنشاهي در زمان نخست‌وزيري ساعد رژيم غاصب را به شكل دوفاكتو مورد شناسايي قرار داده بود؛ 5 ولي هراس محمد‌رضا نسبت به عكس‌العمل مردم مسلمان ايران بويژه روحانيت و هماهنگي اين دو طيف در اعتراض به موضوع مزبور، موجب گرديد كه اين ارتباط به شكل مخفيانه و نيمه‌آشكار، تعقيب و پي‌ريزي شود. به اين علت، نقش سازمان اطلاعات و امنيت كشور و سازمان اطلاعاتي اسرائيل و روابط آنها در اين زمينه پررنگ‌تر از روابط ديگر نهادها و ارگان‌هاي دولتي بوده و نقش اساسي در اين حيطه را ايفا و اجرا كردند.
ساواك از بدو تأسيس توسط آمريكايي‌ها، ارتباط نزديكي با اسرائيل داشت و حتي در سال‌هاي اوليه تأسيس و قبل از حضور همه جانبه اسرائيل در شئون مختلف ساواك، ديدارهايي بين سران دو رژيم صورت گرفته بود.
بختيار به عنوان نخستين رئيس ساواك، با سران اسرائيلي ملاقات و ديدارهايي به عمل آورد:
«... در سپتامبر 1957 [1336] تيمسار تيمور بختيار، نخستين رئيس سازمان اطلاعاتي تازه تشكيل يافتة ساواك (سازمان اطلاعات و امنيت كشور) در پاريس با كاروز، 6 كه در مقام «رايزني سياسي» در سفارت اسرائيل خدمت مي‌كرد، ديدار به عمل آورد...» 7
اين ديدار كه بدون آگاهي محمد‌رضا نمي‌توانست صورت بگيرد؛ جايگاه ويژه‌اي در نظر سران اسرائيلي داشت كه از آن به عنوان «گشايشي حياتي» ياد شده است:
«... اين گشايشيحياتي در اين زمينه بود. كاروز بعدها گفت: «ايسر [هارل، رئيس موساد] موضوعاتي را مستقيماً نزد گلدا [ماير، وزير خارجه] 8 برد. اين نخستين باري بود كه يك كشور مسلمان به ما اظهار علاقه مي‌كرد...» 9
رئيس دو سازمان اطلاعات و امنيت ايران، يعني تيمور بختيار و ايسرهارل رئيس موساد با يكديگر «روابط دوستانة شخصي» بسيار خوبي برقرار كرده بودند. 10
چندي پس از ديدار بختيار و كاروز، جلساتي به منظور هماهنگي بين دو سرويس اطلاعاتي ايران و اسرائيل با شركت مقامات رده‌بالاي دو سازمان برگزار گرديد.
در سال 1339، جلسه‌اي با شركت رئيس ساواك،‌رئيس موساد و ديگر مقام‌هاي مطرح دو سازمان تشكيل گرديد. در گزارش ساواك در اين زمينه آمده است:
«... طبق تصميمات متخذه قبلي روز دوشنبه 24 مرداد جلسه كميته هم‌آهنگي رؤساي سازمانهاي اطلاعات ايران و اسرائيل با حضور سپهبد بختيار ـ آقايان هارل ـ كاروز‌ـ سرتيپ پاكروان ـ سرتيپ‌ علوي‌كيا منعقد شد. آقاي هارل اظهار زير را نمود:
با توجه به وضع حساس دو كشور و شرايط بحراني جهان چنانچه در سياست عالي و در فعاليت بين‌الملي دو كشور هم آهنگي ايجاد شود و دربارة هدفهاي كلي كه بين دو كشور مي‌باشد تبادل نظرـ مشورت و توافق بعمل آيد بدون شك خواهيم توانست در صحنه بين‌المللي نقش مؤثري بازي كنيم و خطراتي كه متوجه ما مي‌باشد رفع سازيم.
در اينجا آقاي هارل تذكر داد كه وضع جهان و خاورميانه طوري است كه پشتيباني و حفظ منافع ايران از لحاظ اسرائيل جنبه حياتي دارد و هر عملي كه دولت اسرائيل به نفع ايران انجام مي‌دهد در حقيقت قدمي است كه به نفع خود اسرائيل برداشته شده است و بنابراين بايد تصريح كرد كه هر نوع كمك اسرائيل به ايران بدون توقع هيچگونه عمل متقابلي از طرف دولت شاهنشاهي است و ما اكنون اصراري درباره مبادله نمايندگان سياسي بين دو كشور نداريم. البته دولت اسرائيل اميدوار است كه در آتي اين منظور عملي بشود ولي موضوع مزبور فعلاً مطرح نيست...»
در ادامه سند ساواك راجع به راهبردهاي مشترك ساواك و موساد چنين آمده است:
1ـ هدفهاي كلي:
آقاي هارل متذكر شد كه هدفهاي كلي كار در مرحله حاضر عبارت است از:
ـ جلوگيري از هرگونه افزايش قدرت ناصر
ـ دفع حمله تبليغاتي كه جمال عبدالناصر با تشريك مساعي روسها عليه ايران آغاز كرده است. در اين خصوص اقدام عمومي در فاش كردن ماهيت حقيقي عبدالناصر و سياست او لازم است.
ـ تقويت ايران از نقطه نظر سياسي و اقتصادي تا مباني ثبات و پايداري ايران مستحكم‌تر شود.
دولت اسرائيل حاضر است كه تمام امكانات خود را بدون هيچگونه قيد و شرط و با تمام قدرت و با رعايت تمام شرايطي كه فعلاً بايد دولت ايران ملاحظه نمايد در اختيار ايران بگذارد.

2ـ نحوه همكاري:
همكاري مي‌تواند در حيطه‌هاي زير بطور مؤثري صورت گيرد:
1ـ حيطه سياسي
2ـ حيطه تبليغاتي
3ـ حيطه اجتماعي
در حيطه سياسي: چنانچه در كشورهاي مهم دنيا بين نمايندگيهاي سياسي دو كشور طبق دستورات مركز، تبادل نظر و مشورت بعمل آيد و براي حل مسائل جاري راه مشتركي آغاز شود زودتر و مؤثرتر به منظور خود نائل خواهيم شد و شايد بعضي مسائل كه به تنهايي قابل حل نبودند به آساني راه‌حل پيدا كنند. نمايندگيهاي دولت اسرائيل تمام تجربيات و معلومات خود را در اختيار نمايندگان ايران خواهند گذاشت. «لابي»‌هاي موجود را به كار خواهيم برد و به نمايندگي ايران در اداره عمل «لابي» راهنمايي خواهيم كرد. شرط موفقيت اين است كه نمايندگي‌هاي خارجي ايران كه به طور كلي ضعيف مي‌باشند به طور شايسته‌‌اي تقويت شوند و بايد به طور قطع براي اين منظور در سفارتخانه‌هاي مهم تعداد كارمندان ورزيده و شايسته افزايش يابد. زيرا در وضع حاضر امكانات اغلب سفارتخانه‌ها به قدري محدود است كه قادر به انجام وظايف محوله نمي‌باشند.
در حيطه تبليغاتي: با در نظر گرفتن حمله تبليغاتي بي‌سابقه‌اي كه عليه ايران جريان دارد بايد تمام وسايل را به كار برد تا از شدت اين حمله كاسته شود. براي اين منظور بايد آشنايي كامل با محيط مطبوعاتي كشورهاي مختلف داشت و با شخصيتهاي متنفذ اين محافل تماس نزديكي برقرار شود. در محيط هر كشور بايد طبق مختصات رواني آن كشور عمل نمود تا به نتيجه برسيم ـ نمايندگان دولت اسرائيل در خارج در اين خصوص معلومات خيلي وسيعي دارند كه تماماً در اختيار نمايندگان ايراني گذاشته خواهد شد. ضمناً براي اعمال نفوذ در ساير رشته‌هاي تبليغاتي مانند راديو ـ تلويزيون و غيره مي‌توان اقدامات مؤثرتري در نظر گرفت.
حيطه اجتماعي و روابط عمومي و اقتصادي: چنانچه با طرق عمل مناسب فعاليتهاي دامنه‌داري براي برقراري تماس با شخصيتهاي مؤثر در طبقات مختلف انجام شود مي‌توان از خيلي امكانات كه تابحال دست نخورده مانده‌اند استفاده نمود. به عبارت ديگر بايد سازمانهاي روابط عمومي مجهز و منظمي (كه تاكنون يا وجود نداشته و يا به نحو غلطي اداره مي‌شده) تأسيس كرد. در اين مورد آقاي هارل گفت كه دولت اسرائيل از مؤسسات خصوصي موجود تجربه بدي دارد و به اين نتيجه رسيده كه آنها از مقتضيات و اوضاع حقيقي كشورهاي ما بيش از حد بي‌اطلاع هستند و بالنتيجه نمي‌توانند عمل مفيدي انجام دهند و با در نظر گرفتن اين تجربه دولت اسرائيل تصميم گرفت كه عمل روابط عمومي را رأساً انجام دهد و تا بحال نتيجه رضايت بخشي حاصل شده است. اسرائيل نه فقط حاضر است دستگاه خود را در اختيار ايران بگذارد بلكه نمايندگيهاي ايراني را كمك خواهد كرد تا دستگاه مشابهي برپا كند. وقتي دستگاه مؤثري ايجاد شد بخودي خود خيلي از مسائل تبليغاتي و اقتصادي راه‌حل مناسبي پيدا خواهد كرد.

3ـ پيشنهادات براي اقدامات اوليه:
آقاي هارل پيشنهاد نمود هر چه زودتر بين وزراي امور خارجه دو كشور ملاقاتي به عمل آيد تا مسائل فوري همكاري و هم‌آهنگي مطرح گردد. چنانچه در آتيه نزديكي چنين ملاقاتي ميسر نباشد اجازه داده شود كه وزير ا مور خارجه اسرائيل نماينده تام‌ الاختياري نزد آقاي آرام اعزام داردتا مذاكرات لازم را بعمل آورند. سپس بايد به نمايندگيهاي سياسي دو كشور در نقاط مهم دنيا دستورات لازم صادر شود و به اين منظور پيشنهاد مي‌شود گروه كاري كه از يكنفر ايراني و يكنفر اسرائيلي مركب خواهد بود تشكيل و به نقاط مورد نظراعزام شوند تا در محل ترتيبات لازم همكاري دو جانبه را بدهند.
سپهبد بختيار در اينجا اظهار داشت پس از اينكه مطالب بالا بشرف عرض رسيد و مورد تصويب واقع شد ترتيب لازم براي همكاري دو كشور داده خواهدشد.
در قسمت دوم مذاكرات ترتيبات همكاري بين مأمورين دو سرويس مورد مطالعه واقع شد و عملياتي كه تابحال انجام گرفته مرور شد و اصلاحات لازم براي پيشرفت كار مطرح گرديد.
اين جلسات با حضور مقامات دو سازمان، جهت برنامه‌ريزي انجام و شروع همكاري عملي ادامه يافت.
در گزارش ساواك از كميتة اطلاعاتي مشترك ايران و اسرائيل آمده است:
در تاريخ 24ـ 25 و 26 مرداد 1339 (مطابق با 15ـ 16 و 17 اوت 1960) كميته اطلاعاتي مشترك ايران و اسرائيل مركب از آقايان آلموگ ـ رابكين ـ بابايي به نمايندگي از طرف اسرائيل و انصاري ـ‌عظيما ـ‌ كاوه ـ‌عاليخاني از طرف ايران تشكيل شد.
دستور كميته بشرح زير بود:
1ـ فعاليت‌هائي عليه سوريه و مصر از لبنان.
2ـ فعاليت‌هائي عليه سوريه و مصر از كشورهاي بيطرف ديگر.
3ـ استخدام مأمورين ويژه تحت پوششهاي مختلف و آموزش آنها.
4ـ تأمين وسايل ارتباطي براي مأمورين موجود و بهبود وضعيت ارتباطي آن‌ها.
5ـ شروع عمليات مخصوص.
6ـ تهيه اسناد ايراني براي مأمورين ويژه سرويس اسرائيل.
7ـ كسب اخبار از منابعي كه من غير عمد اطلاعاتي را افشا مي‌كنند (منابع ناآگاه)
كميته مشترك به اتفاق آراء تصميم گرفت پيشنهادات زير را براي تصويب به رؤساي سرويسهاي اطلاعاتي دو كشور تعليم نمايد.
1ـ فعاليتهائي عليه سوريه و مصر از لبنان:
الف) سرويس ايران يكنفر با پوشش مناسب در سفارت ايران در بيروت مستقر سازد. اين شخص ممكن است بوسيله سرويس اسرائيل تعليم داده شده و با محيط خدمتي خود آشنا گردد. از طرف سرويس اسرائيل وسايل ارتباط لازم در اختيار او گذارده خواهد شد.
ب ) بايد از وجود ايرانيهاي مقيم لبنان ـ لبناني‌ها و سرويهاي مخالف ناصر مقيم لبنان (كه شناخته نشده‌اند) براي ايجاد شبكه اطلاعاتي به منظور كسب اطلاع از سوريه استفاده نمود. سرويس اسرائيل حاضر است فهرست تعدادي اشخاص نشان شده را در اختيار سرويس ايران گذارده و حتي‌المقدور راجع به تحقيق در اطراف نشان شده‌ها و استخدام اشخاص مناسب به سرويس ايران كمك نمايد.
ج ) تحقيق درباره نمايندگي‌هاي مختلف لبنان كه در سوريه مستقر مي‌باشد (از قبيل نمايندگي تجارتي ـ بانكي ـ بيمه ـ حمل و نقل و غيره) و بررسي درباره امكان استفاده اطلاعاتي از طريق اين نمايندگي‌ها.
2ـ فعاليت عليه سوريه و مصر از سوي كشورهاي بيطرف ديگر:
الف) بررسي امكان عملياتي عليه مصر از طريق كشورهاي ليبي ـ سودان ـ عربستان سعودي.
ب ) بررسي امكان استفاده از سودانيهايي كه در مصر كارمند ادارات دولتي هستند و به آنها از طرف دولت مصر به منظور مستعفي كردن آنها فشار آورده مي‌شود و بالنتيجه اين اشخاص از دستگاه ناراضي هستند.
ج) در هر نقطه از جهان كه دو كشور ايران و ج .م.ع نمايندگي سياسي دارند مأمورين سرويس ايران اشخاصي مناسبي را در بين كارمندان نمايندگي سياسي ج. م. ع نشان كرده و به تدريج در مورد استخدام آنان مطالعه مي‌نمايد سرويس اسرائيل در مورد استخدام اين قبيل نشان شده‌ها كمك خواهد كرد.
3ـ استخدام مأمور ويژه:
دو سرويس ايران و اسرائيل فعاليت مشترك فعلي خود را به منظور استخدام و تربيت مأمور توسعه خواهند داد. سرويس اسرائيل حاضر است براي تعليم مأمورين سرويس ايراني (به طور نظري و عملي) در صورت لزوم به نقاط ديگر جهان نيز كارشناساني بفرستد.)
4ـ وسايل ارتباط:
سرويس اسرائيل براي تكميل وسايل ارتباط مأمورين سرويس ايران حاضر است هرگونه وسيله از قبيل بي‌سيم ـ مركب نامريي ـ وسايل عكاسي ـ‌مخفي كردن پيام و غيره در اختيار سرويس ايران بگذارد و طرز بكار بردن آنها را نيز تعليم دهد. سرويس ايران صورت نيازمنديهاي خود را تهيه و به سرويس اسرائيل خواهد داد.
5ـ شروع عمليات مخصوص:
عمليات مخصوص دو سرويس بايد باتوجه به دو اصل صورت گيرد:
(يكم) ـ بررسي فعاليتهاي اطلاعاتي و تخريبي ناصر در خاورميانه و مقابله با آنها[.] در اينمورد لازم است نحوه نفوذ در سازمان اطلاعاتي مصر و سوريه [،] روش رسوخ در ميان عوامل ناصر و پايگاههاي وي در خاورميانه و كشورهاي دوست ديگر مورد مطالعه قرار گيرد.
(دوم) ـ نقطه ضعف ناصر در سوريه است. بنابراين بايد نهايت كوشش را براي كسب اطلاع از وضع سوريه بكار برد و درباره شرايط فعلي محافل و طبقات مختلف اين كشور دقيقاً تحقيق كرد و با توجه به ‌آنها براي وارد آوردن ضربه مهلك به ناصر در سوريه از وضعيت مناسب استفاده نمود.
با توجه به نكات فوق توصيه‌هاي زير مي‌شود:
الف) اقدام به عمليات ويژه مشترك در كشورهاي عرب با توجه به امكانات ارتباطي ايران (استفاده از محافل اقتصادي سوريه كه از ناصر بيزار هستند و همچنين بررسي امكان بكار بردن اعضاي حزب منحله بعث). هدف اين عمليات كشف فعاليت محافل مصري و طرفدار مصري و پيدا نمودن طرق مقابله با آنها است.
ب) بررسي روابط فعلي ايران و سوريه پس از قطع روابط سياسي با ج. م. ع در اينمود بايد امكان استفاده از تجار سوري مقيم ايران ـ پرواز هواپيماهاي ايراني از فراز سوريه و رفت و آمد كشتيهاي ايراني را در بنادر ج. م. ع مورد نظر قرار داد.
ج) كسب اطلاع از مداركي كه محتملاً در سفارت ج. م. ع در ايران موجود است.
6ـ تهيه اسناد براي مأمورين ويژه
سرويس ايراني حاضر است مدارك هويت لازم (شناسنامه و گذرنامه) جهت مأمورين اسرائيلي كه به صورت يكنفر ايراني به كشور عربي اعزام مي‌شوند تهيه نمايد.
7ـ تحقيق از منابع ناآگاه
بايد به مأمورين اطلاعاتي دو سرويس اهميت استفاده از منابع ناآگاه توضيح و تعليمات كافي داده شود. منابع ناآگاه در صورتي كه بنحو زيركانه و صحيحي مورد استفاده قرار گيرند يكي از مفيدترين و سرشارترين منابع اطلاعاتي مي‌باشند. دو سرويس بايد مرتباً فهرستي از مطالبي كه مي‌توان درباره آنها اطلاعي از منابع ناآگاه تهيه كرد در اختيار مأمورين خود بگذارند.
ـ به منظور تسهيل امكان اجراي برنامه فوق سرويس ايراني يك مأمور براي ارتباط با سرويس اسرائيل معرفي خواهد كرد.
ـ به منظور بررسي نتيجه فعاليتهاي محوله در مورد پيشنهادات بالا و تشخيص معايب و نواقص و طرق مرتفع ساختن آنها كميته اطلاعاتي مشترك دو سرويس سه ماه ديگر از اين تاريخ در اسرائيل تشكيل جلسه خواهد داد.....»
اگر چه كم و بيش، همكاري بين دو سازمان اطلاعاتي ايران و اسرائيل ادامه داشت؛ ولي پس از حضور استادان و كارشناسان اسرائيلي در ساواك كه به منظور آموزش نيروهاي اطلاعاتي ايران، اين روابط از گسترش چشمگيري در سطوح مختلف برخوردار گرديد. در سال 1340 پس از حضور فردوست در ساواك و توسل وي به اسرائيل، زمينة‌ مساعد‌تري جهت همكاري موساد و ساواك پديد آمد. در اين ميان، نقش نصيري كه در سال 1343 به رياست ساواك رسيد نيز قابل توجه است. اسرائيل، پس از سپري شدن حدود 5 سال از آموزش ساواك، زمينه را به منظور استفاده از نيروهاي امنيتي ايران، مناسب ديده و درصدد برآمد تا از محصول خود به نحو بهتري استفاده كند.

به نقل از:
ساواك و دستگاه اطلاعاتي اسرائيل عبدالرحمان احمدي، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي


پانوشت‌ها:
1ـ رسانه‌هاي گروهي و تبليغي تحت سيطره صهيونيست‌ها، با تبليغات حساب شده‌، با ترساندن كشورها از ناصريسم و كمونيسم، در سوق دادن نهائي سران كشورها و يا حداقل ايجاد پوشش و بهانه جهت برقراري روابط با رژيم غاصب زمينه‌هاي لازم را مهيا كرده و نقش غير قابل انكاري در اين زمينه داشته‌اند.
2ـ جنگ‌هاي نهاني اسرائيل؛ ص 232ـ 231.
3ـ همان؛ صص 232.
4ـ همان.
5ـ در 24 ارديبهشت 1327دولت اسرائيل اعلام موجوديت كرد و 8 ماه بعد، عليرغم جو شديد ضد صهيونيستي در مسلمانان منطقه و ايران، دولت ساعد با دريافت 000/400 دلار رشوه به طور دوفاكتو آن را به رسميت شناخت. (به نقل از: ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 2؛ ص 128.) همچنين رجوع كنيد به: سياست خارجي ايران در دوران پهلوي؛ تأليف عبدالرضا هوشنگ مهدوي؛ نشر پيكان، چاپ چهارم، 1377
6ـ كسي كه رياست بخش روابط خارجي موساد در بدو تأسيس را عهده‌دار بود.
7ـ جنگ نهاني اسرائيل؛ ص 232.
8ـ توضيح از مترجم كتاب است.
9ـ جنگ‌‌هاي نهاين اسرائيل؛ صص 233ـ 232.
10ـ همان؛ ص 233. تيمور بختيار تا زمان بركناري، ارتباط خود با اسرائيل و سيا را ادامه داد.

این مطلب تاکنون 3609 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir